جدول جو
جدول جو

معنی نگران شدن - جستجوی لغت در جدول جو

نگران شدن(غِرْ / غَرْ رَ / رِ تَ)
متوجه شدن. ناظر شدن. توجه کردن. نگریستن:
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد.
حافظ.
، وادار به دیدن کردن. (فرهنگ فارسی معین) ، منتظر شدن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) ، دلواپس شدن. پریشان و مضطرب شدن. (ناظم الاطباء). مشوش شدن. پریشان شدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نگران شدن
وادار بدیدن کردن، منتظر شدن، مشوش شدن پریشان شدن
تصویری از نگران شدن
تصویر نگران شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ گِ رِ تَ)
به راه افتادن. جریان یافتن. رونق گرفتن: البتگین ترکی خردمند بود و ممیز او را عزیز کرد و دیوان رسالت بدو تفویض فرمود و کار او گردان شد. (چهارمقاله)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
به گریه افتادن. گریستن و زاریدن:
به هامون درون پیل گریان شود
به جیحون درون آب بریان شود.
فردوسی.
چنان تنگ شد بر دل من جهان
که گریان شدم آشکار و نهان.
فردوسی.
زمانی بسالوس گریان شدم
که من ز آنچه گفتم پشیمان شدم.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(زَ نَ / نِ بَ کَ / کِ دَ)
ناگوار و نامطبوع گردیدن:
کنون گران شدم و سرد و نانورد شدم
از آن سبب که به خیری همی بپوشم ورد.
کسائی.
از بس که سر به خانه هر کس فروکند
سرد و گران و بی مزه شد میهمان برف.
کمال الدین اسماعیل.
، سنگین شدن سر پس ازنشئه شراب. خمارآلودگی:
چو شد نوش خورده شتاب آمدش
گران شد سرش رای خواب آمدش.
فردوسی.
، کنایه است از نزدیک شدن وضع حمل:
بر آن نیز بگذشت یکچند روز
گران شد فرنگیس گیتی فروز.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نفرین شدن
تصویر نفرین شدن
مورد نفرین قرار گرفتن لعن شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویران شدن
تصویر ویران شدن
خراب شدن بایر شدن: (وآن شهر از مدتی مدید بازچنان ویران شده بود که نه از عماراتش اثری مانده و نه غیر از حشرات الارض در آن دیار می نمود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نورانی شدن
تصویر نورانی شدن
درفشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بناله درآمدن: من بهر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوشحالان شدم. (مثنوی. نیک. 3: 1)، مریض شدن رنجورگشتن: (چون ازبقلان (بغلان) بنده برفت سوی بلخ نالان شدو مدتی ببلخ بماند} {دهم ماه محرم خواجه احمدحسن نالان شدنالانی سخت قوی. {مریض و رنجور و بیمار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گریان شدن
تصویر گریان شدن
بگریه افتادن گریستن: رسوا شده عریان شده دشمن برو گریان شده
فرهنگ لغت هوشیار
سنگین شدن وزین گشتن، یا گران شدن رکاب. فشار آمدن بر رکاب تا مرکوب تند رود، بشتاب رفتن، یا گران شدن سر. سرگران شدن تکبر ورزیدن، یاگران شدن سر از خواب. بخواب رفتن: زضعف تن شده ام آن چنان که گر بمثل گران شود سرم از خواب بشکند کمرم. (جامی) یا گران شدن عنان. کشیده شدن عنان اسب برای متوقف ساختن آن، دارای بهای زیاد شدن مقابل ارزان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبران شدن
تصویر جبران شدن
شیانیدن تلافی شدن (خسارت و مانند آن)، جوش خوردن استخوان شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
متحرک شدن حرکت کردن براه افتادن جریان یافتن: الپتگین ترکی خردمند بود و ممیز او را (اسکافی را) عزیز کرد و دیوا رسالت بدو تفویض فرمود و کار او گردان شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
للقلق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
Concern, Fret, Worry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
concerner, s'inquiéter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
걱정하다 , 걱정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
فکر کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
กังวล , กังวล , เป็นห่วง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
לדאוג , לדאוג , לדאוג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
心配する , 心配する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
担心
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
wasiwasi, kuwa na wasiwasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
चिंता करना , चिंता करना , चिंता करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
endişelenmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
mengkhawatirkan, khawatir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
চিন্তা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
preoccupare, preoccuparsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
betreffen, sich sorgen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
хвилюватися , хвилюватися , хвилюватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
беспокоить , волноваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
martwić, martwić się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
preocupar, preocuparse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
preocupar, preocupar-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نگران بودن
تصویر نگران بودن
betreffen, zich zorgen maken
دیکشنری فارسی به هلندی